براي تو مينويسم
براي تو که ميدانم عاشقي يا در غم عشقت نشسته اي.
مينويسم تا بخواني ، من با يک دنياحساس نوشته ام ،
تو نيز با چا شمان خيست بخوان....
براي تو مي نويسم که عاشقانه دفتر عشق را ورق ميزني و آنچه که براي دلها مينويسم ،
با يک عالمه احساس ميخواني....
صفحات دفتر عشق را يکي يکي ورق بزن ،
دفتري که صفحه به صفحه آن جاي قطره هاي اشک در آن پيداست...
ببين عشق چه غوغايي در اين دفتر عشق به پا کرده....
دلي آدمي را ديوانه کرده ، يک عاشق را مجنون کرده ....
براي تو مي نويسم که ميدانم مثل مني ، همصدا با من ،
و همنشين با اشک!براي تو مينويسم که عاشقتريني
، غمگين تريني و يا تنهاتريني
نظرات شما عزیزان:
†ɢα'§ : <-TagName->